علی اکبر صالحی در یکی از آخرین اظهارنظرهای خود بهعنوان رئیس سازمان انرژی اتمی رونمایی از این دستاورد را با ابراز امیدواری به همراهی و هماهنگی با روسها ، موکول به روز ملی فناوری هستهای سال 1390 کرده بود. این در حالی است که علی اکبر صالحی، پیش از این در آذر ماه گذشته وعده داده بود که پس از کار گذاشتن درپوش قلب رآکتور بوشهر و با انجام تستهای دیگر، ایران در بهمنماه شاهد اتصال برق نیروگاه بوشهر به شبکه سراسری باشد.
داستان طولانی تاخیر و تردیدهای تکراری درباره آغاز بهکار نیروگاه هستهای بوشهر و پیوستن برق تولیدی این نیروگاه به مدار سراسری کم کم به فصلهای پایانی خود نزدیک میشود و آنچنانکه مسئولین وعده دادهاند مردم میتوانند بیستم فروردین ماه شاهد پیوستن برق تولیدی این نیروگاه به مدار سراسری باشند. پیش از این درآبان ماه سال گذشته بهزاد سلطانی، معاون وی در سازمان انرژی اتمی با اعلام اینکه برق نیروگاه اتمی بوشهر تا ۴۰ روز دیگر وارد مدار میشود، اعلام کرده بود که عملیات تولید برق در نیروگاه بوشهر آغاز شده و هنگامی که میزان تولید به ۲۵۰مگاوات برسد، برق تولیدشده به شبکه توزیع کشور تزریق خواهد شد.
این اظهارنظرها در حالی در آخرین ماه سال گذشته مطرح میشد که برخی خبرها حکایت از آن داشت که بنا به دلایلی سوخت تعبیه شده، از قلب رآکتور هستهای بوشهر بیرون آورده شده است. علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی اسفند ماه گذشته با تأیید این خبر، تخلیه سوخت نیروگاه هستهای بوشهر از قلب رآکتور را بنا به خواست روسها و برای انجام برخی آزمایشها و اقدامات فنی عنوان کرد.
آغاز ساخت نیروگاه بوشهر
فعالیتهای هستهای ایران از سال 1354 با تأسیس سازمان انرژی اتمی آغاز و 2 سال بعد با راهاندازی رآکتور تحقیقاتی و پژوهشی تهران توسط آمریکا عملی شد، اما نیروگاه اتمی بوشهر با عملیات احداث 2واحد نیروگاهی در سال 1355(1974) از سوی آلمان آغاز شد. شرکت کرافت ورک یونیون( KWU) از شرکتهای وابسته به زیمنس در ازای 778میلیون مارک طی قراردادی متعهد شد 2 واحد نیروگاه اتمی را هر یک با قدرت هزار و 290مگاوات از نوع رآکتور آبتحت فشار (آب سبک) در بوشهر راهاندازی کند. براساس این قرارداد، نخستین واحد نیروگاه بوشهر میبایست در پایان سال1980 و دومین واحد نیز یک سال بعد آغاز به کار کند و به شبکه برق سراسری ایران وصل شود.
عملیات احداث فاز یک نیروگاه اتمی بوشهر ـ که در آن زمان یکی از بزرگترین نیروگاههای اتمی جهان به شمار میرفتـ تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی 85 درصد و فاز دوم نیز 15 درصد پیشرفت داشت. پس از انقلاب اسلامی در سال 1357 فعالیت این پروژه هستهای به واسطه عدمهمکاری آلمانیها معلق ماند. تعلیق احداث نیروگاه اتمی بوشهر توسط آلمانها با تخریب ساخت آن توسط عراق در جنگ تحمیلی زمان راهاندازی آن را به تاخیر انداخت. بعد از پایان جنگ، آلمان با وجود دریافت هزینههای احداث نیروگاه از ادامه ساخت و تکمیل آن استنکاف کرد. دیگر کشورهای اروپایی و آمریکا نیز هر یک بنا بهدلیلی حاضر به تکمیل آن نشدند.
واگذاری به روسها و شروع زنجیره تاخیرها
پس از عدمهمکاری کشورهای اروپایی و آمریکا در تکمیل و راهاندازی نیروگاه بوشهر، ایران با روسیه وارد مذاکره شد و توانست در سال 1371 موافقتنامه جامع همکاریهای هستهای را با این کشور به امضا رساند. 3سال پس از این توافقنامه، شرکت روسی اتماستروی اکسپورت با مبلغ 800میلیون دلار عملیات ساخت نیروگاه تعلیق مانده و تخریب یافته بوشهر را پس از حدود 2دهه آغاز کرد. براساس توافقنامه دوجانبه ایران و روسیه قرار بود که نیروگاه اتمی بوشهر سال 2000 راهاندازی شود. در حالی که 2 سال به پایان این توافقنامه مانده بود، در سال 1998 توافقنامه دومی بین دو کشور به امضا رسید که به موجب الحاقیهای به قرارداد 1995 روسیه متعهد میشد 50ماه دیگر یعنی تا سال 2002 نیروگاه بوشهر را به مرحله راهاندازی برساند؛ این نخستین تاخیر در اعلام تاریخ راهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر بود، اما آخرین تاخیر نبود. روسیه این بار و در جریان توافقنامههای سوم و چهارم خود با ایران متعهد شد تا دسامبر 2003 نیروگاه را تکمیل کند و به مرحله بهرهبرداری برساند، اما پس از مدتی روسها اعلام کردند که تا آوریل 2006 نیروگاه را به مرحله بهرهبرداری میرسانند.
تاخیرهایی از جنس مشکلات مالی و ترانزیتی
پس از پایان توافقنامههای 4گانه، این بار رضا آقازاده، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی ایران و سرگئی کرینکو، رئیس آژانس فدرال اتمی روسیه توافقنامه جدیدی را امضا کردند که براساس آن مسکو متعهد شد تا پایان سپتامبر 2007 واحد اول نیروگاه بوشهر را بهطور آزمایشی راهاندازی کند و 6 ماه پس از آن یعنی تا پایان مارس 2007 سوخت نیروگاه را به تهران ارسال کند. براساس این توافق قرار شد نیروگاه اتمی بوشهر در نوامبر 2007 به بهرهبرداری برسد و 3 ماه پس از آن برای نخستینبار برق هستهای وارد شبکه سراسری برق ایران شود. پس از آن شرکت اتماستروی اکسپورت اعلام کرد که بهدلیل تاخیر در پرداخت اقساط، تغییراتی در برنامه زمانی احداث نیروگاه صورت میگیرد. مشکلات مالی شرکت روسی برای تکمیل نیروگاه بوشهر با پاسخ معاون اموربینالملل سازمان انرژی اتمی همراه شد.
محمد سعیدی اعلام کرد که ایران هیچ تاخیری در پرداخت مالی قرارداد بوشهر به شرکت روسی نداشته است. پس از این اظهارات نیز شرکت تولید و توسعه انرژی اتمی ایران بهعنوان کارفرمای نیروگاه بوشهر در اطلاعیهای اعلام کرد که براساس تعهد اولیه روسیه قرار بود 8 جولای 1999 تاریخ اتمام پروژه باشد که تاکنون 5بار به تعویق افتاده است. حتی با فرض راهاندازی این نیروگاه در سپتامبر 2007 این پروژه 8سال و 3 ماه تاخیر خواهد داشت.
این شرکت اعلام کرد که تاکنون 12 میلیون و 700 هزار دلار بهصورت علیالحساب به اتم استروی اکسپورت پرداخت کرده است. چندی بعد نیز احمد فیاضبخش مدیرعامل این شرکت اعلام کرد که هزینه نیروگاه بوشهر تاکنون یکمیلیارد و 200 میلیون دلار بوده است.
همچنین حمیدرضا کاتوزیان، رئیس کمیسیون انرژی مجلس با انتقاد از بدقولی روسها در راهاندازی نیروگاه بوشهر گفته بود که روسها در پروژه بوشهر یک و نیم برابر بیشتر پول گرفتهاند و بدقولی آنان همچنان ادامه دارد.
با این همه و پس از برطرف شدن مشکلات مالی، بار دیگر مشکلات ترانزیتی مانع راهاندازی نیروگاه بوشهر شد؛ در اردیبهشت 1387 آذربایجان محموله تجهیزات ایزولایسیون (عایقهای حرارتی) برای تجهیز نیروگاه بوشهر را توقیف کرد. چهارماه پس از انتقال این تجهیزات به بوشهر الکساندرو سادوفنیکوف، سفیر روسیه در تهران اعلام کرد تا پایان سالجاری میلادی آزمایش کلی همه فازهای نیروگاه اتمی بوشهر انجام و برق این نیروگاه اوایل سال 2009 وارد مدار میشود.
تردید آلودگی با استاکس نت
با انقضای این تاریخ این بار وزیر امور خارجه بود که در مقابل سؤال مجلس درباره علت تاخیر در راهاندازی نیروگاه بوشهر گفت که زمان افتتاح نیروگاه نیمه اول سال 2009 تعیین شده است. از این تاریخ نیز تاکنون چندین بار تاخیر و تردید صورت گرفته است تا اینکه عملیات سوختگذاری نیروگاه اتمی بوشهر با انتقال سوخت نیروگاه به داخل قلب رآکتور آغاز ولی بعد از مدتی خارج شد. این در حالی بود که نخستین مجتمع سوخت پس از آزمایشهای متعدد ایمنی، در داخل قلب رآکتور نیروگاه بوشهر قرار گرفته و در این مرحله تمام ۱۶۳ مجتمع سوخت طبق برنامه و مطابق با دستورالعملهای کاری به داخل قلب رآکتور منتقل شده بود. البته سوخت اصلی نیروگاه اتمی بوشهر ۳۰ مردادماه سال گذشته به استخر جنب قلب رآکتور منتقل شده بود و سازمان انرژی اتمی از انتقال سوخت به قلب رآکتور در نیمهدوم مهرماه خبر داده بود. با انتقال سوخت اصلی نیروگاه هستهای بوشهر به قلب رآکتور این نیروگاه، قرار بود از نیمه اول مهرماه آغاز بهکار کند، ولی بعدها اعلام شد که به خاطر نشت کوچکی در استخر جنب رآکتور اتمی بوشهر، این زمان به نیمهدوم مهرماه موکول شدهاست.
علی اکبر صالحی روز ۱۲مهرماه همچنین گفته بود که در فرایند شستوشوی قلب رآکتور، نشت کوچکی در استخر جنب رآکتور مشاهده و جلوی آن گرفته شد، همین نشت چندروزی فعالیتها را به عقب انداخت.
تمام این اما و اگرها در حالی بود که از چند ماه قبل بحث حملات سایبری به ایران در قالب ویروس استاکسنت به رسانهها راه یافته بود. اما همان زمان صالحی گزارشهای مختلف در مورد آلوده شدن نیروگاه هستهای بوشهر به ویروس استاکسنت را رد کرد. مجری طرح نیروگاه اتمی بوشهر نیز با اشاره به اینکه ویروس استاکس نت با عنوان جنگافزار سایبری با هدف ازکار انداختن رایانهها از آن نام برده میشود، اعلام کرد که این ویروس هیچگونه آلودگی برای رایانههای نیروگاه بوشهر ایجاد نکرده است. محمود جعفری اعلام کرد که تنها چند رایانه شخصی کارکنان نیروگاه اتمی بوشهر به این ویروس آلوده شده و شایعه آلوده شدن کامپیوترهای نیروگاه اتمی بوشهر به ویروس استاکس نت و تأثیر آن بر تاخیر در راهاندازی این نیروگاه صحت ندارد.
اما رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در مورد نفوذ ویروس استاکس نت در تأسیسات هستهای ایران گفته بود که این ویروس در مسائل و تجهیزات پیرامونی از جمله کامپیوترهای شخصی بیشتر بود و به سیستمهای اصلی ما وارد نشده است و از این نظر با روسها کار را به درستی انجام دادیم و با رعایت تمام نکات ایمنی و امنیتی کار را پیش میبریم.
گفتههای علی اکبر صالحی در مورد همکاری با روسها برای کنترل حمله سایبری به تأسیسات هستهای ایران از طریق ویروس استاکس نت در حالی است که چندی پیش نماینده روسیه در ناتو خواستار بررسی حمله سایبری به تأسیسات اتمی ایران شده بود.
صالحی این هشدار را هشداری در مورد خطرات ویروس استاکس نت دانست و اعلام کرد که صحبت نماینده روسیه در ناتو از این نظر که میتواند چنین اقدامی نه تنها برای کشور مورد نظر بلکه برای تمام دنیا خطرآفرین باشد، حائز اهمیت است.
روابط تهران و مسکو
با وجود اظهارنظرهای مقامات ایرانی باید گفت که بخش قابل توجهی از این تاخیر و تردیدها در راهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر به تعاملات و مناسبات ایران و روسیه بستگی دارد. با وجود سطح مبادلات اقتصادی دو کشور، اما سیر تحولات اخیر نشانههایی از گسست و پیوند را در سیاست روسیه نسبت به ایران بروز داده است.
از اظهارات دیمیتری مدودف، رئیسجمهور تا ولادیمیر پوتین، نخستوزیر روسیه مبنی بر توانایی لازم ایران برای ساختن سلاح هستهای، عدمتحویل مجموعههای پدافند موشکی S300PMV، و هواپیمای مسافربری توپولوف SM204، میتوان برداشت کرد که حمایت از پرونده هستهای ایران پس از انصراف آمریکا از نصب تأسیسات رادار در لهستان و دفاع موشکی در جمهوری چک و توافقنامه استارت 2 دیگر برای روسها منفعت و مصلحتی ندارد.
واقعیت این است که به گفته گری سامورا، نماینده آژانس هستهای ایالاتمتحده آمریکا، این راهبرد متعالی روسهاست، چرا که روسها نیازمند آن نیستند که کسی به آنها بگوید چه چیز به نفعشان است؛ هر چیزی که سرعت فناوری هستهای ایران را تاخیر بیندازد به نفع روسها خواهد بود.روسیه متعهد شده بود که نیروگاه بوشهر را تا پایان سال 2000 تحویل ایران دهد، اما در سالهای 2003، 2006، 2008 و 2009 از عدمراهاندازی نهایی آن سخن گفت که در نهایت پس از یک دهه، عملیات سوختگذاری آن به انجام رسید.با این وجود باید گفت که حدود 2 دهه است که ایرانیان همچنان در انتظار پیوستن برق تولیدی نیروگاه اتمی بوشهر به شبکه برق سراسری هستند؛ مسئلهای که البته قرار است در روز ملی فناوری هستهای سالجاری محقق شود.
تمام این مسائل دست به دست هم داد تا مجلس در نخستین روز پس از تعطیلات نوروزی موضوع تحقیق و تفحص از نیروگاه هستهای را مطرح کند.
سایه روشنهای دیپلماسی در مذاکرات هستهای
نزدیک به 3 ماه از مذاکرات ایران و گروه 1+5 در شهر بندری استانبول میگذرد. این مذاکرات ادامه مذاکرات دوطرف در ژنو بود که طی آن ایران و گروه 1+5 با برگزاری ادامه مذاکرات در ترکیه موافقت کرده بودند؛ مذاکرات ایران با نمایندگان آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین و روسیه به همراه آلمان، کشورهای موسوم به گروه 1+5 ادامه گفتوگوهایی بود که پس از توقفی ۱۴ماهه از سر گرفته شده بود.
با پایان 3 دور مذاکره طی 2روز در استانبول، امیدواری به ادامه گفتوگوهایی که البته هیچ توافقی برای دستورکار و تعیین زمان مشخصی برای آن صورت نگرفت، عمده اظهارنظر نمایندگان دو طرف را تشکیل میداد؛ این اظهارنظرها البته بدون برگزاری هیچ کنفرانس خبری اعلام شد. به واقع و برخلاف مذاکرات ژنو 3 که دوطرف زمان مشخصی را برای برگزاری ادامه مذاکرات تعیین کردند در مذاکرات استانبول تنها به ابراز امیدواری نسبت به تداوم گفتوگوها از سوی ایران و دنبال کردن مسیر دیپلماتیک از سوی گروه 1+5 در قبال ایران اکتفا شد.
با عدمتوافق صریحی از سوی ایران و گروه 1+5 برای ادامه مذاکرات هستهای ادامه این گفتوگوها در هالهای از ابهام قرار گرفته است. انتشار گزارش جدید یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره برنامه هستهای ایران و نشست فصلی شورای حکام چشمانداز مذاکرات آتی را هر چه بیشتر مبهمتر ساخته است.
رفتارهای دوگانه گروه 1+5
مذاکرات سه گانه ژنو در حالی بین ایران و گروه 1+5 به مذاکرات استانبول منتهی شد که این گروه تاکنون پیشگام تدوین، تنظیم و تصویب قطعنامههای تنبیهی و تحریمی شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران بوده اند؛ آخرین اقدام این گروه در قالب دیپلماسی تحریمی تصویب قطعنامه 1929 شورای امنیت بود. این قطعنامه که با اصرار و اجبار گروه 1+5 و بیتوجه به توافقنامه تهران صادر شد، فضای بهدست آمده برای فرمول مبادله سوخت را پس از توافقنامه تهران تخریب کرد.
به واقع از ژوئن 2010 (زمان تصویب قطعنامه1929) تا دسامبر2010 (برگزاری مذاکرات ژنو 3) و ژانویه 2011 (برگزاری نشست استانبول) ماتریسی از رفتارهایی است که طی آن دیپلماسی تحریمی غرب به دیپلماسی تطمیعی تغییر یافته است؛ به واقع رفتارهای دوگانه گروه 1+5 در طول بیش از 7سال از عمر رسمی و بینالمللی پرونده هستهای ایران در ماتریسی دوگانه قابل ارزیابی است. در طول این بازه زمانی، دو محور اصلی سیاست گروه 1+5 برای اعمال فشار به ایران برای ادامه مذاکرات و همزمان جلب حمایت چین و روسیه و دیگر کشورها در تشدید دور تحریم بوده است.
بازخوانی مذاکرات گذشته نیز گویای این موضوع است که غرب مادامی که در یک فضای مسالمتآمیز مذاکره قرار گرفته، به سمت جنجالآفرینی رسانهای گرایش یافته است. این هیاهوسازی رسانهای هم عموما با هدف حفظ بستر سنگین سیاسی بر سر گفتوگوها صورت گرفته است.
واقعیت این است که گروه 1+5 که از سال2006 در گفتوگوهای هستهای طرف مذاکره ایران بوده است تاکنون راهبردی دوگانه را در قبال این موضوع در پیش گرفته است؛ راهبرد دوگانهای که آمیزهای از تشویق و تنبیه بوده است؛ از یکسو با ارائه بسته پیشنهادی و مشوقهای تجاری و بازرگانی در قالب هویجهای تشویقی و از سوی دیگر با تصویب و اعمال قطعنامههای تحریمی و تنبیهی در قالب چماقهای تحریمی ایران را در سراشیبی تعلیق و توقف غنیسازی قرار دادهاند.
از اینرو و با وجود اینکه آمریکا همواره از بهرهگرفتن از ابزار دیپلماسی سخن میگوید اما این ابزار کارکردی دوگانه یافته است. این کارکردهای دوگانه تنها مختص آمریکا نبوده بلکه در مورد دیگر اعضای گروه 1+5 نیز مصداق دارد؛ ردپاهای این راهبرد دوگانه دیپلماسی و فشار نیز در مذاکرات استانبول قابل ردیابی بود. شاید از این نگاه یکی از عمده دلایل به نتیجه نرسیدن چندین گفتوگو همین امر باشد که بستری از فضای عمیق بیاعتمادی را در مذاکرات بهوجود آورد. از این دیدگاه غرب در نشست استانبول در انتظار نتیجه گرفتن از راهبرد دوگانه خود بود؛ آمریکا انتظار داشت تا دیپلماسی تحریمی 8 ماه اخیر موجبات تغییر رفتار هستهای ایران را فراهم آورد.
واشنگتن در طول این مدت با تشدید تحریمهای بینالمللی و اعمال تحریمهای یکجانبه به همراه حمایت از دور جدیدی از اقدامات خرابکارانه در قالب ترور و تخریب سایبری هستهای نظیر ویروس استاکس نت درصدد عقبنشینی یا حداقل تغییر ملموس رفتار هستهای ایران بود.
از این دیدگاه خصوصاً آمریکا و عموماً گروه 1+5 در استانبول بهدنبال نتیجه گرفتن از تأثیر راهبرد مثلث تهاجمی شامل تحریم، تخریب و ترور بودند.